50 اصطلاح تخصصی مدیریت محصول

برای درک عمیق‌تر حوزه پروداکت و همراه شدن با زبان رایج آن، تسلط بر اصطلاحات و مفاهیم بنیادی مدیریت محصول ضروری است. این مقاله سفری کوتاه در دنیای product management خواهد بود و شما را با برخی از کلیدی‌ترین اصطلاحات و مفاهیم این حوزه آشنا خواهد کرد.

آماده اید تا با دنیای جذاب مدیریت محصول و اصطلاحات رایج آن آشنا شوید؟ پس با مرکز آموزش‌های تخصصی کاربردی جهاد دانشگاهی صنعتی شریف همراه باشید.

مدیر محصول کیست؟

مدیر محصول نقشی کلیدی در هدایت یک محصول از ایده تا عرضه و فراتر از آن ایفا می کند. آنها با ذینفعان مختلف از جمله مهندسان، طراحان، بازاریابان و تیم های فروش همکاری نزدیکی دارند تا اطمینان حاصل کنند که محصول نیازهای کاربر را برآورده می کند، با اهداف تجاری همسو است و به موفقیت تجاری می رسد.

مدیران محصول نقش آفرینی حیاتی در موفقیت هر محصولی دارند. توانایی آنها در ایجاد تعادل بین نیازهای کاربر، اهداف تجاری و محدودیت های فنی برای عرضه محصولات نوآورانه و موفق به بازار ضروری است.

مطالعه بیشتر: مدیر محصول (Product Manager) کیست؟

50 اصطلاح تخصصی و مهم مدیریت محصول

درک اصطلاحات مدیریت محصول برای پیمایش در بحث ها، همکاری موثر و برتری در زنده کردن محصولات بسیار مهم است. در اینجا 50 اصطلاح کلیدی مدیریت محصول در بخش‌های مبانی محصول، توسعه و تکرار، رشد و موفقیت، اولویت بندی و استراتژی، معیارها و داده ها، مهارت‌های مدیریت محصول، ارتباط و همکاری، روش‌های چابک و توسعه کسب و کار و بازاریابی آورده شده است:

مبانی محصول:

1- محصول (product):

کالا یا خدمتی که برای حل مشکل و برطرف کردن نیاز به بازار هدف ارائه میشود.

2-مدیریت محصول (product management):

فرآیند هدایت یک محصول از زمان تصور تا راه اندازی و فراتر از آن، حصول اطمینان از اینکه نیازهای کاربر و اهداف تجاری را برآورده می کند.

3-چرخه محصول (product cycle):

سفری که یک محصول از ایده پردازی تا توسعه، راه اندازی، رشد، بلوغ تا افول طی می کند.

4-کاربر (user):

فردی که با محصول تعامل دارد و از آن استفاده می کند.

5- مشتری (customer):

فرد یا سازمانی که محصول را خریداری می کند (کاربرها ممکن است  همیشه مشتری نباشند و بالعکس)

6-ذینفع:

هر کسی که به موفقیت محصول علاقمند باشد. (کاربران، مشتری ها،سرمایه گذاران،مدیران اجرایی)

7-بازار (market):

گروهی از مشتریان بالقوه برای یک محصول

8-حداقل محصول قابل دوام (MVP):

یک نسخه اولیه از محصول با ویژگی‌های کافی برای جمع‌آوری بازخورد کاربر و اعتبارسنجی عملکردهای اصلی

9-داستان کاربر (user story):

شرح مختصری از یک ویژگی از دیدگاه کاربر، که نتیجه مورد نظر را مشخص می کند.

10-تجربه کاربری (UX):

بر تعامل کلی کاربر با محصول تمرکز می کند و هدف آن سهولت استفاده و رضایت است.

11-رابط کاربری (UI):

عناصر طراحی بصری که کاربران با آنها تعامل دارند (به عنوان مثال، دكمه ها، منوها، صفحه نمایش).

توسعه و تکرار:

12-بک لاگ محصول (Product Backlog):

لیست اولویت بندی شده از ویژگی ها و وظایفی که باید برای محصول تکمیل شوند.

13-بهینه سازی بک لاگ (Backlog Grooming):

فرآیند بررسی و تصحیح کردن بک لاگ های محصول، حصول اطمینان از به روز ماندن آن و منعکس کننده اولویت های فعلی

14-اسپرینت (Sprint):

یک چرخه توسعه کوتاه و با زمان بندی که در آن مجموعه ای متمرکز از ویژگی ها ساخته و آزمایش می شود.

15- توسعه چابک (Agile Development):

یک روش توسعه تکراری که بر انعطاف پذیری و بهبود مستمر بر اساس بازخورد کاربر تأکید دارد.

16-تست کاربر (User Testing):

فرآیند مشاهده تعامل کاربران با محصول برای شناسایی مشکلات قابلیت استفاده و جمع آوری بازخورد برای بهبود.

17-A/B Testing:

دو نسخه از یک ویژگی یا رابط را با هم مقایسه کنید تا ببینید کدام یک با کاربران بهتر عمل می کند

18-حداقل محصول دوست داشتنی (Minimum Lovable Product (MLP:

نسخه ای از MVP که نه تنها کار می کند، بلکه دارای عناصر و ویژگی های اساسی طراحی است که کاربران آن را جذاب می دانند.

مطالعه بیشتر: معرفی ابزارهای مدیریت محصول

رشد و موفقیت:

19-راه اندازی محصول (Product Launch):

معرفی رسمی محصول به بازار.

20-برو به استراتژی بازار (Go-to-Market Strategy (GTM)):

طرحی که مشخص می کند محصول چگونه در موقعیت، قیمت گذاری، توزیع و بازاریابی قرار می گیرد تا به مخاطبان هدف خود برسد.

21-پذیرش محصول (Product Adoption):

سرعتی که کاربران شروع به استفاده و ادغام محصول در زندگی خود می کنند.

22-تعامل با محصول (Product Engagement):

سطح تعامل و فعالیت کاربر داخل محصول.

23-نرخ حفظ (Retention Rate):

درصد کاربرانی که به استفاده از محصول در طول زمان ادامه می دهند.

24-نرخ ریزش (Churn Rate):

درصد کاربرانی که استفاده از محصول را در طول زمان متوقف کرده اند

25- فعال سازی (Activation):

نقطه ای که کاربر از محصول ارزش می گیرد و به یک کاربر معمولی تبدیل می شود.

اولویت بندی و استراتژی:

26-چشم انداز محصول (Product Vision):

بیانیه ای واضح و مختصر که اهداف و آرزوهای بلند مدت محصول را مشخص می کند.

27-نقشه راه محصول (Product Roadmap):

یک طرح سطح بالا که ویژگی ها و عملکردهایی که باید در طول زمان، همسو با چشم انداز محصول توسعه داده شوند را مشخص می کند.

28- استراتژی محصول (Product Strategy):

رویکرد کلی برای دستیابی به چشم انداز محصول، تعریف بازار هدف، ارزش پیشنهادی و مزیت رقابتی.

29- تحلیل رقبا (Competitive Analysis):

فرآیند تحقیق و ارزیابی نقاط قوت و ضعف محصولات رقیب.

30- تحقیق بازار (Market Research):

فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده برای درک نیازهای مشتری، روند بازار و پیشنهادات رقبا.

31- ارزش پیشنهادی (Value Proposition):

بیانیه ای واضح که مزایا و ارزش خاصی را که یک محصول به مشتریان هدف خود ارائه می دهد، مشخص می کند.

معیارها و داده ها:

32-تصمیم گیری داده محور (تصمیم گیری داده محور):

استفاده از داده ها و تجزیه و تحلیل برای اطلاع رسانی در مورد توسعه محصول و تصمیمات استراتژی.

33- داده های کمی (Quantitative Data):

داده های قابل اندازه گیری به شکل عددی (به عنوان مثال، شماره کاربر، نرخ تبدیل).

34- داده های کیفی (Qualitative Data):

داده های توصیفی که بینش هایی(insights) را در مورد رفتار و انگیزه های کاربر ارائه می دهد (به عنوان مثال، بازخورد کاربر، متن مصاحبه). 

35- هزینه جذب مشتری (User Acquisition Cost (CAC)):

هزینه جذب کاربر جدید

مهارت‌های مدیریت محصول:

36-چشم انداز محصول (Product Visionary):

توانایی تصور مسیر و پتانسیل بلند مدت محصول.

37-تفکر تحلیلی (Analytical Thinking):

مهارت تجزیه و تحلیل داده ها و ترسیم

38-ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value (CLTV)0):

کل درآمدی که یک مشتری انتظار می رود در طول عمر رابطه خود با محصول ایجاد کند.

39-امتیاز خالص تبلیغ کننده (Net Promoter Score (NPS)):

معیاری است که وفاداری و رضایت مشتری را می سنجد.

ارتباط و همکاری:

40-مدیریت ذینفعان (Stakeholder Management):

فرآیند تعامل و مدیریت انتظارات ذینفعان مختلف درگیر در موفقیت محصول.

41-سند الزامات محصول (Product Requirements Document (PRD)):

سندی جامع که چشم انداز محصول، ویژگی ها، عملکردها و مشخصات فنی را مشخص می کند.

42-تحقیقات کاربر (User Research):

مجموعه ای سیستماتیک از داده ها در مورد کاربران برای درک نیازها، رفتارها و دغدغه های آنها.

43- اسقرار محصول (Pitch Product):

ارائه مختصری که محصول، ارزش پیشنهادی آن و بازار هدف را برای سرمایه گذاران یا ذینفعان بالقوه تشریح می کند.

44-Wireframe:

طرح یا ماکت با کیفیت پایین که به صورت بصری طرح و عملکرد یک رابط محصول را نشان می دهد.

45-نمونه اولیه (Prototype):

یک نسخه پیشرفته تر از Wireframe که امکان تعامل اولیه کاربر را برای آزمایش قابلیت استفاده فراهم می کند.

روش‌های چابک و توسعه:

46-کانبان (kanban):

یک روش مدیریت پروژه چابک است که از یک برد بصری برای ردیابی وظایف و گردش کار استفاده می کند.

47-نقشه برداری داستان کاربر (User Story Mapping):

تکنیکی برای سازماندهی داستان های کاربر بر اساس سفرهای کاربر و عملکردها.

48-حداقل محصول قابل بازار (Minimum Marketable Product (MMP)):

نسخه ای از محصول که ویژگی های کاملی دارد و آماده عرضه به بازار هدف است.

کسب و کار و بازاریابی:

49-بازاریابی محصول (Product Marketing):

فرآیند تبلیغ یک محصول به مخاطب هدف و برجسته کردن ارزش پیشنهادی آن.

50-موقعیت یابی محصول (Product Positioning):

روشی که یک محصول  را در ذهن مشتریان از  رقبا متمایز میکند.

مطالعه بیشتر: شغل مدیر محصول؛ از وظایف تا مهارت‌های مهم پروداکت منیجر

این لیست ارائه شده شما را به یک پایه قوی در اصطلاحات مدیریت محصول مجهز می کند. به یاد داشته باشید، یادگیری مداوم کلیدی برای پیشرو ماندن در این حوزه پویا است. پس سعی کنید در رویدادهای صنعت شرکت کنید و با سایر متخصصان محصول ارتباط برقرار کنید، در این زمینه به صورت مداوم مطالعه کنید تا دانش خود را گسترش دهید و مهارت های خود را اصلاح کنید.

دوره جامع مدیریت محصول جهاد دانشگاهی صنعتی شریف شامل سرفصل‌های تعریف محصول، روش‌شناسی توسعه محصول، بازاریابی، طراحی محصول، دیتا و آنالیز و مهارت های نرم همراه با تدریس مدیران ارشد محصول سازمان‌ها و کسب و کارهای مختلف، بهترین فرصت برای کسب مهارت‌های پروداکت منیجر و ورود به بازار کار است.